عاشقانه

عاشقانه

عاشقانه
عاشقانه

عاشقانه

عاشقانه

بهانه


دلـم
بهــانه ی “تـو” را دارد!
تو می دانی بهانه چیست؟!
بهانه…
همان است که شب ها خواب از چشم خیس من می دزدد…...
بهانه
همان است که
روزها
میان انبوهی از آدم ها
چشمانم را پی تو می گرداند.
بهانه…
همان صبری است که به لبانم سکوت می دهد؛ تا گلایه ای نکنم از نبودنت !
من صبورم…اما … مگر این دل دیوانه، صبر میداند چیست؟!؟

بهترین غریبه ات میمانم



بـه هـــم نمـیرســیـم!
امّــا...
بهــتـریــن غــریـبه ات مــیمـانــم...
کـه تــو را هــمیشـه دوســـت خــواهــد داشــت......
دلــــــــــــــــــم گــرفتـه است از ایــن شـهــــرکه آدمـهــایـش هـمچــــون هــوایـش نـاپایـــدارنــد...
گـاه آنـقـــدر گـــرم کــه نـفـســت میــگیــرد!
گاه چــنان ســـرد کـه بــدنــت مـیلـــرزد!
"مـــن و تــو" ،"مــا" که نشــــدیــم هـیــچ...
مــن نـیمــی از خــــودم را هــم باختـــم ...